سفارش تبلیغ
صبا ویژن


نجوا

 خطوط دستهایت مبهمند

می خواهم فال بگیرم

کولی پیر هم نتوانسته گره انگشتانت را بخواند

صاف بایست

بین دو راهی آیینه و تاریکی مانده ای

می خواهی بپیچی به سمت خورشید اما،

باز هم که کج شدی

ا هلال زیر شستت هم که دنباله ندارد، به تعبیری: عشقت می رود

 


نوشته شده در چهارشنبه 86/11/10ساعت 8:41 صبح توسط کوثر شهنی نظرات ( ) |


Design By : Pichak