نجوا
و گاهی دل می رود به هوای بهانه ها برای این که با چیزهایی که نمی بیند همدل شود، شاید به نظر دیوانگی بیاید ولی با این وصف تا زمانی که نویسنده ای کتابی می نویسد، شاعری شعری می سراید و پیامبری رسالتش را تا نسل ها برای آنان که نمی بیند فریاد می زند، همه دیوانه اند چون برای آنان که نمی بینند آمده اند. ولی به نظر دیوانگی، بیشتر بریدن از خویشان خویش است، فقط برای آن که از دیدن آنها دور افتاده ایم. درک حضور کسی بدون دیدنش، مانند توانایی خواندن تمام جمله هایی است که بر روح دیگری نوشته شده است و این هم ارزش خواندن جملات طلایی یک کتاب است. ولی هنگامی که چهره به چهره می شویم سعی در درک همه چیز داریم حتی پانوشت ها... به قول بوبن: خواندن ما از روی دیگری برداشتن بار سنگین از روی قلب او و آسان ساختن تنفس اوست. یعنی باعث موجودیت وی شدن.
Design By : Pichak |